معرفی وبلاگ
خاطرات و نوشته هاي پراكنده من براي يادآوري و مرور گذشت هام در ساليان بعد
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 34389
تعداد نوشته ها : 31
تعداد نظرات : 13
Rss
طراح قالب
GraphistThem265
بدن انسان روش‌هاي جالب و جذابي را براي فرستادن علائم هشدار دهنده دارد كه اين علائم در واقع اسراري را از درون بدن فاش مي‌سازند. به عنوان مثال آيا مي‌دانيد كه خنديدن پس از خوردن هر وعده غذايي چه تاثيري روي بدن دارد؟ يا اينكه آيا مي‌دانيد سفيد شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآيندي در بدنتان است.

به گزارش ايسنا؛ بدن انسان در تمام طول عمر به شيوه‌اي هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه‌هاي زيركانه و هشدار دهنده را بروز مي‌دهد اما اكثر افراد به دليل ناآگاهي از اين روابط و علائم، پيغام‌هاي حياتي بدن را ناديده مي‌گيرند كه حاصل آن به خطر افتادن سلامتي است.

روزنامه «ديلي ميرور»، در گزارشي به چند راهكار جالب و شگفت‌انگيز به عنوان اسرار زندگي اشاره كرد كه بي‌ترديد در زندگي روزمره، قابل استفاده و مفيد خواهند بود: 

1- دردناك شدن مچ پا مي‌تواند نشان دهنده مشكلات كلسترولي باشد.

به گفته متخصصان دردناك شدن مچ پا مي‌تواند نشانه ابتدايي از افزايش ارثي سطح كلسترول بد خون باشد. در واقع تشكيل كلسترول در اطراف زردپي آشيل، موجب بروز اين درد مي‌شود.

-
راه حل چيست؟

اگر احساس كرديد كه مچ‌ پايتان مدت سه روز يا بيشتر به طور مداوم درد مي‌كند، حتما براي چكاپ كلسترول به پزشك مراجعه كنيد، بويژه اگر سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري قلبي را داريد.
 


2-
قوي بودن ريه‌ها نشان دهنده كاهش خطر ابتلا به آلزايمر است.

مطالعات نشان مي‌دهد كه فعاليت ضعيف و نامطلوب ريه‌ها موجب مي‌شود كه اكسيژن كمتري به مغز برسد و در نتيجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزايمر افزايش پيدا مي‌كند.

براي جبران اين مشكل سعي كنيد تنفس عميق انجام دهيد به اين ترتيب كه پنج ثانيه عمل دم و پنج ثانيه عمل بازدم هوا را انجام دهيد. اين كار موجب تقويت ريه‌ها مي‌شود چون اكسيژن را به مقدار كافي و مناسب به مغزتان مي‌رساند. اگر اين كار را شش نوبت در روز تكرار كنيد، ريه‌هاي شما 20 درصد قوي‌تر مي‌شوند.
 


3-
سفيد شدن موها قبل از رسيدن به سن 30 سالگي نشانه مهمي از ابتلا به مشكلات تيروئيدي است. متخصصان تيروئيد تاكيد دارند كه عدم تعادل در فعاليت غده تيروئيد موجب اختلال در توليد رنگدانه‌ها در پياز مو مي‌شود.

-
راه حل چيست؟

اگر موهايتان در سن پايين، سفيد شده و هم چنين علائم ديگري چون كاهش وزن، افسردگي و يا مشكلات عادت ماهانه داريد، حتما براي چكاپ كامل و درمان به موقع به يك متخصص غدد مراجعه كنيد.
 


4-
بيماري لثه خطر و احتمال زايمان زودرس را افزايش مي‌دهد.

باكتري‌هاي موجود در لثه‌هاي بيمار و عفوني، موجب بروز واكنشي مي‌شود كه حاصل آن باز شدن بي‌موقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداري است.

-
راه حل چيست؟

هر روز نخ دندان بكشيد. هم چنين زنان باردار براي اطمينان از سلامت دندان‌هاي و لثه خود بايد مرتب به دندان پزشك مراجعه كنند. مطالعات نشان مي‌دهد كه مشكل و بيماري لثه احتمال زايمان پيش از موعد را 70 درصد افزايش مي‌دهد.
 


5-
گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگي را كاهش مي‌دهد.

وقتي پاها سرد مي‌شوند، عروق خوني در بيني بسته و منقبض مي‌شوند كه در نتيجه گلبول‌هاي سفيد خون در اين منطقه از مبارزه با عفونت‌ها دست مي‌كشند و محل ورود ميكروب‌ها به بدن باز مي‌شود.

بنابراين توصيه مي‌شود جوراب بپوشيد و مطمئن شويد كه با گرم نگه داشتن پاها، سيستم دفاعي بدنتان به طور كامل كار مي‌كند.
 


6 -
خنديدن پس از صرف هر وعده غذايي، ميزان قند خون شما را پايين مي‌آورد.

متخصصان معتقدند عضلاتي كه ما از آنها براي خنديدن استفاده مي‌كنيم براي دريافت انرژي، قندخون را مصرف مي‌كنند و اين فرآيند خطر ابتلا به ديابت، چاقي و حتي برخي از سرطان‌ها را كاهش مي‌دهد.

بنابراين بعد از شام در آرامش كامل روي مبل بنشينيد و مدتي به تماشاي فيلم كمدي مورد علاقه‌تان بپردازيد.
 


7 -
راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب كمردرد مي‌شود.

وقتي در حين راه رفتن، صحبت هم مي‌كنيم اين كار مانع از همزماني تنفس ما با گام‌هايمان در هنگام برخورد پاها به زمين مي‌شود. اين عدم هماهنگي، موجب مي‌شود كه بخشي از ضربه‌هاي ناشي از برخورد گام‌ها به زمين به كمر وارد شود و موجب بروز كمردرد مي‌شود.

توصيه مي‌شود دفعه بعد اگر به هنگام خريد كردن موبايلتان زنگ زد، يك گوشه بنشينيد و با تلفن صحبت كنيد.
 


8 -
فشار دادن پاها روي هم مانع از ضعف كردن و بي حالي مي‌شود.

اگر بعد از سريع برخاستن از جاي خود احساس سرگيجه پيدا كرديد يا حس كرديد كه منگ شده‌ايد و چشمانتان سياهي مي‌رود با اين حركت ساده مي‌توانيد جريان خون را به سرعت به مغز بفرستيد و ضعف و سرگيجه خود را متوقف كنيد.

ابتدا هر دو پاي خود را روي زمين قرار دهيد. بعد يكي از پاها را روي پاي ديگر بياندازيد و تا جايي كه مي‌توانيد در اين وضعيت پاها را روي هم فشار دهيد. 30 ثانيه در اين وضعيت بمانيد تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.
 


9-
غفلت از كمردرد، تهديد جدي براي مغز است.

پزشكان دريافته‌اند افرادي كه بيش از يك سال مبتلا به كمردرد هستند، 11 درصد از حجم سلول‌هاي مغزي آنها در ناحيه‌اي كه مربوط به كنترل يادگيري است، كاسته مي‌شود. ظاهرا فشار مقابله با كمردرد اين تاثير نامطلوب را روي سلول‌هاي مغزي برجاي مي‌گذارد.

در صورت بروز كمردرد، فورا از پزشك كمك بگيريد. اكثر كمردردها در صورتي كه زودتر مورد توجه قرار بگيرند، قابل درمان هستند.
 


10-
چاقي، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزايش مي‌دهد.

وزن زياد موجب التهاب در عروق خوني ناحيه سر مي‌شود كه مهمترين عامل بروز سردرد است.

براي كاهش دردها، اقدام به كاهش وزن كنيد و براي درمان سردردها از راهكارهاي طبيعي استفاده كنيد. مصرف روزانه داروهاي مسكن در واقع موجب بروز سردرد مي‌شود.



11-
مشكل در اندام تناسلي مردانه مي‌تواند علامت عارضه قلبي باشد.

آخرين مطالعات نشان داده است كه ناتواني جنسي در مردان مي‌تواند ناشي از تنگ شدن عروق خوني باشد.

به درمان‌هاي اينترنتي و ماهواره‌اي اعتماد نكنيد در عوض براي چكاپ كامل به متخصص مراجعه كرده و قبل از هر چيز به پزشك خود اطمينان كنيد.
 


12-
قوز كردن، ولع شما را به خوردن شيريني تشديد مي‌كند.

پزشكان معتقدند كه قوز كردن جريان خون را به مغز كاهش مي‌دهد و در نتيجه ولع خوردن مواد قندي را تشديد مي‌كند چون در صورت كاهش جريان خون در مركز اشتها در مغز، گلوكز كمتري به اين عضو اصلي مي‌رسد در حالي كه گلوكز مهمترين غذاي مغز است.

-
راه حل چيست؟

هميشه صاف بنشينيد و پاهاي خود را روي زمين بگذاريد. ستون فقرات خود را بكشيد و شكم خود را به داخل بكشيد طوري كه كمر شما به سمت صندلي كشيده شود.
 


13-
داروهاي سرماخوردگي، تاثير نامطلوب روي توان باروري دارند.

داروهاي سرماخوردگي كه براي خشك كردن ترشحات بيني استفاده مي‌شوند در عين حال مي‌توانند موجب كاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتيجه باروري را مشكل مي سازد.

بنابراين توصيه مي‌شود: به جاي داروهاي ضد احتقان از درمان‌هاي معمولي مثل ويكس استفاده كنيد

دسته ها : متفرقه
چهارشنبه 3 12 1390

اگر حسابي اعصاب‌تان به هم ريخته، موز بخوريد
زماني كه ديديد دكمه‌هاي لباس‌تان درست بسته نمي‌شوند، برويد سراغ موز. تحقيقات نشان داده يك موز متوسط 105 كالري و فقط 14 گرم قند دارد. همين مقدار شما را سير كرده و قند خون را به شكل ملايمي بالا مي‌برد. در ضمن همين موز 30 درصد ويتامين B6 مورد نياز روزانه را تامين مي‌كند. اين ويتامين باعث مي‌شود مقدار سروتونين توليد شده مغز اندكي افزايش يافته و توان مقابله با شرايط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزايش مي‌دهد.

اگر مي‌خواهيد كليه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخوريد
هشت عدد زرد‌آلوي خشك حاوي 2 گرم فيبر و فقط 3 ميلي‌گرم سديم و 325 ميلي‌گرم پتاسيم است كه همه اين‌ها كمك مي‌كنند مواد معدني در ادرار تجمع پيدا نكرده و از تشكيل سنگ‌هاي اگزالات كلسيم جلوگيري شود. اين سنگ‌ها شايع‌ترين نوع سنگ‌هاي كليوي هستند. براي در امان ماندن از سنگ كليه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را داريد بقيه ميان وعده‌ها را حذف كنيد و برگه زردآلو بخوريد.

اگر فشار خون‌تان بالاست، كشمش بخوريد
60 عدد كشمش تقريبا مي‌شود يك مشت پر كه حاوي يك گرم فيبر و 212 ميلي‌گرم پتاسيم است كه هر دو براي كنترل فشار خون بالا در قالب يك رژيم غذايي توصيه مي‌شوند. مطالعات متعددي نشان داده كه پلي‌فنل‌هاي موجود در مواد‌غذايي مشتق از خانواده انگور مثل همين كشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبي عروقي تاثير بسزايي دارند كه كاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصداي معده رنج مي‌بريد، ماست بخوريد
يك فنجان و نيم ماست طبيعي (كم‌چرب/پروبيوتيك) غذا را به شكل موثري از دستگاه گوارش عبور مي‌دهد. از سوي ديگر ماست‌هاي پروبيونيك قابليت هضم غذا به‌ويژه لبنيات و حبوبات را در روده‌ها بهبود مي‌بخشند. همان‌طور كه مي‌دانيد اين غذاها عامل ايجاد گاز در دستگاه گوارشي هستند و در نتيجه با خوردن ماست از اين مزاحمت دور مي‌مانيد.

اگر بيش از حد سرفه مي‌كنيد، عسل بخوريد
در مطالعه‌اي كه توسط دانشمندان آمريكايي انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چاي‌خوري عسل قهوه‌اي و غليظ بسيار موثرتر از داروهاي بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌هاي شديد را در كودكان كاهش مي‌دهد. آنتي‌اكسيدان‌هاي موجود در عسل و عوامل ضد‌ميكروبي موجود در آن التهاب بافت‌هاي گلو را كاهش داده و بيمار را آرام مي‌كند. البته به شرطي كه عسل واقعا طبيعي باشد!

اگر هميشه احساس خستگي مي‌كنيد، فلفل دلمه‌اي قرمز بخوريد
فلفل دلمه‌اي قرمز غني از ويتامين C است. مطالعات نشان داده، ويتامين C بهترين ماده براي مقابله با استرس‌هايي است كه به واسطه راديكال‌هاي آزاد ايجاد مي‌شوند. از سوي ديگر ويتامين C در عين برطرف كردن خستگي، نقشي اساسي در سوخت و ساز آهن برعهده دارد كه به بدن كمك مي‌كند اكسيژن بيشتري وارد جريان خون شود. كمبود اكسيژن يكي از اصلي‌ترين دلايل خستگي و ضعف بدني است.

اگر مي‌ترسيد سرطان معده بگيريد، كلم بخوريد
مطالعه‌اي كه در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپكينز صورت گرفته نشان داده، يك تركيب بسيار قدرتمند موجود در كلم به نام سولفورافان، هليكو‌باكتر پيلوري(باكتري عامل زخم معده و روده) را پيش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثير خود قرار مي‌دهد و از كار مي‌اندازد و حتي شايد در پيشگيري از ايجاد سرطان‌هاي دستگاه گوارش هم موثر باشد. يك فنجان پر از كلم 34 كالري دارد و 3 گرم فيبر و 75 درصد از نياز روزانه به ويتامين C را تامين مي‌كند.

اگر مشكل سخت داريد، انجير بخوريد
4 عدد انجير خشك 3 گرم فيبر دارد كه باعث تنظيم حركات روده بزرگ و دفع بهتر مي‌شود. خوردن اين ميوه باعث پيشگيري از عود مجدد هموروئيد مي‌شود. همچنين اين مقدار انجير 5 درصد پتاسيم و 10 درصد منگنز مورد نياز روزانه را تامين مي‌كند.

اگر داراي مشكلات شكمي هستيد، ريحان بخوريد
مطالعات نشان داده، ماده شيميايي اوژنول موجود در ريحان باعث از بين رفتن و پيشگيري دل درد، حالت تهوع، كرامپ‌هاي شكمي يا اسهال مي‌شود. علت اين موضوع از بين رفتن برخي از باكتري‌ها از جمله سالمونلا و ليستريا توسط اوژنول است. اوژنول يك ماده ضد‌اسپاسم است كه مي‌تواند باعث بهبود كرامپ‌هاي شكمي شود. هر طور كه دوست داريد ريحان را بخوريد.

اگر دچار كم‌خوابي هستيد، گوشت بوقلمون بخوريد
حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقريبا حاوي كل تريپتوفان مورد نياز روزانه بدن است. اسيد آمينه تريپتوفان ماده‌اي ضروري است كه باعث توليد سروتونين و ملاتونين مي‌شود كه هر دوي اين‌ها باعث تنظيم خواب مي‌شوند. مطالعات نشان داده افرادي كه از بي‌خوابي يا كم‌خوابي رنج مي‌برند دچار كمبود تريپتوفان هستند.

اگر مي‌خواهيد از كسالت دور شويد، ماهي تن بخوريد
85 گرم از ماهي تن كنسرو شده حاوي حدود 800 ميلي‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع كسالت روحي و پيشگيري از اضطراب و بالارفتن روحيه مي‌شود. اسيدهاي چرب موجود در ماهي، توسط متخصصان تغذيه با عنوان درماني موثر براي افسردگي توصيف شده است. خوردن ماهي تن با مقدار كمي نان تاثير بهتري دارد چون كربوهيدرات موجود در نان، سروتونين خون را افزايش داده و باعث بهبود روحيه و دور شدن احساس كسالت مي‌شود.

اگر هميشه از حالت تهوع رنج مي بريد، چاي زنجبيلي بخوريد
مطالعات متعددي نشان داده، يك‌چهارم قاشق چاي‌خوري پودر زنجبيل، نصف قاشق چاي‌خوري ريشه خرد شده زنجبيل يا يك فنجان چاي زنجبيل باعث كاهش حالت تهوع ناشي از بيماري حركت و حالت تهوع سفر و بارداري مي‌شود. محققان هنوز به‌درستي نمي‌دانند چه ماده‌اي در زنجبيل باعث سركوب حالت تهوع مي‌شود اما به‌هرحال اين ماده بي‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبي معمول داروهاي ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستيد، چاي بابونه بخوريد
چاي بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش مي‌شود. 2 قاشق چاي‌خوري بابونه را به‌مدت 20 دقيقه در آب جوش دم كنيد و كمي كه خنك شد ميل كنيد. براي برطرف شدن اين مشكل لازم است چند بار در روز چاي بابونه بخوريد.

دسته ها : متفرقه
چهارشنبه 3 12 1390

فروردين ماهي كه گذشت

عيد سال ۱۳۹۰ بر همگان مبارك
سال تحويل با حميد و خانمش وپدرخانمش اينا، خاله فاطمه اينا، طيبه شون، مامان باباي خودم رفتيم حرم. آقاجان اينا هم حرم اومده بودند ولي بست طبرسي روبروي ضريح امام رضا
از حرم اومديم خونه و ساعت ۶ تا ۱۱ خوابيديم. بلند شديم رفتيم خونه مادربزرگ خانم ناهار همه دور هم اونجا جمع بوديم. بعدازظهرش يك فوتبالي زديم و اومديم خونه. فرداش مامان اينا به غير از حمزه رفتن كا و ما هم رفتيم عيدي ديدني هامون. ناهار خونه خاله اكرم بوديم و از اونجا هم خونه دايي رضا
شنبه ۶ فروردين اومدم سركار. گفته بودن هركسي نمي‌خواد بيد اداره مي‌تونه مرخصي بگيره ولي من ديدم بيكارم و كارخاصي ندارم. حيف بود مرخصي هام تموم بشه و به همين خاطر اومدم سركار. امسال قوامي هم عيدي خوبي به من داد. دست گلش درد نكنه. خدا از اينجور افراد زيادترشون كنه تا همه رئيس‌هايي مثل من داشته باشند. با پيگيريهاي او حقوق معوقه دوران كارورزي+عيدي + پاداش آخرسال+ اضافه كاري + حقوق اسفندماه و... همگي چيزي حدود ۲دوميليون و هشتصد تومن شد كه به حسابم ريختند. 
۹ فروردين رفتم بيمارستان فارابي. سرماخوردگي و... جالب بود بيمارستان براي ويزيت و دارو كلا رايگان. مي‌خواستيم با فاميل بريم سينما اخراجيها۳ رو نگاه كنيم كه برنامه بهم ريخت. ساعت ۹ شب خاله طاهره و مهري و آقاجون اومدن خونمون عيدديدني. 
۱۰ فروردين با خاله مهري و خاله طاهره و آقاجون رفتيم حسين شيشليكي. خيلي خوش گذشت. عالي بود
۱۳فروردين رفتيم باغ دايي تو زشك. بد نبود. عباس مادرخرج شده بود. جوجه و شب هم سوسيس. همه چيز روي اتيش درست مي‌شد. خوب بود. ما+حميدشون+طيبه شون+صديقه شون+عباسشون+خاله فاطمه شون+علي شون+رفعت شون+
صبح ساعت ۷ راه افتاديم و شب حدود ۱۲ رسيديم خونه. تا ساعت ۳ خوابيديم كه خانمي خواب بد ديد و بيدار شدم. جيغ مي‌كشيد و خيلي ترسيده بود. زبونم لال نزديك بوده سكته رو بزنه. خواب غول و شيطان و.... من با ترس از خواب بلند شدم و كلي سعي كردم آرومش كنم. قرآن و نماز و.... اينقدر ترسيده بود كه دستشويي تنها نمي‌رفت و در نيمه باز مي‌ذاشت. جالب بود قرآن آورده بودم كه بخونه تا دلش كمي آروم بشه همينجوري كه باز كرد سوره طه آمد اون هم صفحه ۳۱۳ اون. (شيطان پرستي) تا صبح نخوابيديم كه آخر سر صبح گذاشتمش خونه مامنش و خودم رفتم اداره

فيلم تولد ضحي هم توسط بانو ميكس شد. دستش درد نكنه قشنگ درستش كرد. عالي بود
دوشنبه ۲۲ مرخصي گرفته بودم. رفتيم بانك مهر يك حساب ميثاق ۴ باز كرديم به مبلغ ۳ تومن براي وام. رفتيم فارابي كه پزشك ببينه و بنويسه براي تست بارداري كه نشد. بعدش هم دندانپزشكي كه اونجا هم چون احتمال حاملگي بود و مي‌خواستند عكس بگيرند نشد. خلاصه كار مفيدي نكرديم. شبش زنگ زدم كه مامان و بابا و آبجي بيان كه يك هو با بي‌بي و خاله و دايي اومدند. خانم كه كلي حرص خورد نزديك بود سكته بزنه... همه چيز به خير و خوشي تموم شد
پتج شنبه ۲۵: امروز صبح خانم رو فرستادم آزمايش بارداري بدهند. ۳ بار از اين baby chek‌ها استفاده مي‌كردند كه نشون نمي‌داد چيزي رو. رفت هبودن بقيه ا.. و آزمايش داده بود. ظهر مادرجان رفته بوده جواب رو مي‌گيره و مي‌بينه مثبته. حالا چند ماهه كه معلوم نيست.... مي‌رسن خونه و كلي ذوق و شوق دارن. نمي‌دونني اول به كي زنگ بزنند. زنگ مي‌زنن به خانمي و زود مي‌گن و قطع مي‌كنند و زنگ مي‌زنن به موبايل من كه توسرويس در راه بازگشت از سركاربه خونه بودم و خبرش رو مي‌دن. كلي ذوق وش وق كردم نزديك بود كار دست خودم بود جلوي همكاران كه كلي خودم رو كنترل كردم. صبح جمعه رفتيم بند گلستان. عصر جمعه شيريني گرفتم و به مامان و بابام گفتيم. كلي خوشحال شدند. به حميد هم گفتم داري عمو مي‌شي اون هم زود زنگ زد به خانمش كه داري زن عمو مي‌شي. خانمش فكر كرد منيره حامله است بعد فهميد كه منظورش خانم من است و كلي جيغ و داد كرد.... ولي قرار شد به كسي چيزي نگيم تا متخصص زنان و زايمان ببينه و تاييد كنه كه حامله هست.

جمعه: صبح ساعت ۶ مادرخانم گفت بريم احلمد و ما هم لبيك گفتيم
رفتيم كنارصدمتري حدود نيم ساعت علاف شديم تا اومدند. خاله طاهره + خاله مهري و ما. اخلمد خيلي نمي‌تونستيم جلو برويم. چون خانم براي خوب نبود پياده راه بياد بالاخره يك جايي همون نزديك‌ها بساط رو پهن كرديم. خاله‌ها اينجا فهميدند كه خانم حامله هست و... 
رفتيم تا اون پارك و آبشارش. خيلي قشنگ بود. شب برگشتيم... ما رو سرراه گذاشتند و در برگشت به خونه شون تو راه ماشينشون پنچر مي‌شه. ظاهراً از دماغ سيدعلي بيرون آمده بود. اونجا كه تهيه ناهار جوجه با ايشون بود بقيه كمك چنداني نكردند.

دسته ها : خاطرات
پنج شنبه 15 2 1390

# خاطرات من در اسفند ماهي كه گذشت #

* 29 بهمن براي ضحي جشن تولد 3 سالگيش رو گرفته بودن.خانمها خونه خاله مهري و آقايون خونه خاله طاهره .هواي سرد و برف شديد در برگشت گزيبانگيرمون شد. از زيگذر حرم كه ميخواستيم بيام بالا ماشيني توي برفها گير كرده بود و بالا نميرفت كه با آقا رفتيم هلش داديم و رفت بالا ...

* ازدواج پسرخاله اميد با دختر رئيسش. ظاهرا از قبل با هم آشنايي داشته اند.شنبه 30بهمن ساعت14حرم و ساعت 16 محضر صاخب الزمان. خانمي چون دندونش رو جراحي كرده بود نتونست بره و من هم كه تنهايي جايي نميرم و ... بالاخره هيچكدومون نرفتيم.

* دو سه روزيه مهمون پدرخانم هستيم. تك برادرخانم رفته سربازي (يزد) ما هم براي اينكه پدر و مادرش احساس دلتنگي نكنند، عليرغم اينكه كلي كار و زندگي داشتيم تو خونه مون ولي كوچ كرديم خونه شون.

* پنج شنبه 5 اسفند مراسم كف خورون داشتيم. خاله طاهره با عروس جديد، دايي مهدي و باجناغش بودند.جواد آقاشون و ... من هم كه تنهايي بودم . كف درست كردند و خورديم و كلي خنده و شادي. حميد هم طبق معمول دلقك بازي درمي آورد....

* براي خانمي نوبت بيمارستان خاتم الانبياء گرفته بودمه كه بره براي چكاپ كلي. دكتر اولش گفته فشارچشم بالايي داري و آب سياه گلوكوم و... خلاصه كلي استرس و نگراني و ناراحتي كه به خانم منتقل كرده . بعد از كلي آزمايش و oct و ... ميگن كه نه اين آب سياه نيست و مشكل خاصي نداري. برو 3 ماه ديگه بيا دوباره معاينه بشي

* 11اسفند مادرخانم و ... به همراه خواهرزن و.. مهمون خونه ما شدند. سركار بودم كه خبر آمد ميخوان بيان. 2 ساعت زودتر رفتم و دو نوع ميوه گرفتم  و رفتيم خونه. خانمي باز كلي سروصدا و دعوا كه دو نوع كمه برو خيار بگير كه سه نوع بشه... من هم گفتم نه.

يعني چي خرجهاي الكي. من دوست دارم كه مهمون مياد در حد عرف و معمول براش خرج كنم كه وقتي خونه شون ميرم اونها هم در حد عرف و معمولش برام خرج كنند. مهم ديدن و صله ارحامه نه اين چيزهاي الكي. بيخود نيست آدم ها سال به سال همديگر رو نمي بينند ...

* دست اين مهندس غروي درد نكنه. خدائيش مرد خوبيه. الهي خدا خيرش بده. خيلي به فكر ما فقير بيچاره هاست.هي ميگن كاشمري اينجوري و اونجوري. پدرخانم دارم كاشمري مسئول امور مالي دارم كاشمري هر دو تاشون هم ماااهند.

دسته ها : خاطرات
دوشنبه 23 12 1389

# خاطرات من در آذر ماهی که گذشت #

* قهر و دعوای خانمی به خاطر رفتن به خونه پسرخاله. همه چیز داشت خوب پیش میرفت و خانمی هم موافق اومدن بود (با جاریش بیاید و لباس چی بپوشد و ...) تا دوشنبه شب که با مامانش صحبت کرد و آنتریک.. قهر و دعوا اون هم بخاطر هیچی هیچی.2 ،3 روزی این برنامه مون بود ...  سه شنبه شب رفتیم از کندو برای کلاس فاضل شیرینی گرفتیم و چقدر هم خوشمزه در اومده بود. فاضلی که 2 تا خورده بوده.همه از شیرینی اش تعریف می کردند ...

* روز عیدغدیر (پنج شنبه 4 آذر) رفتیم خونه پدرخانم.مامان و بابا و خاله و شوهرخاله و دخترخاله و دختر دختر خاله و داداشم و خانمش و مادر خانمش و خواهرخانمش اومدن اونجا دیدنی مون. فردا شبش (جمعه 5 آذر) رفتیم حرم و در برگشت رستوران رضایی که قسمت نبود بریم (درش بسته بود) رفتیم پیتزا کندز .چه خبر بود اونجا. غلغله بود.  پیتزا گوشت و قارچ و مرغ کنتاکی خوشمزه بود خیلی چسبید . من و خانم و مادر خانم و پدرخانم و برادر خانم و خواهر خانم. در برگشت  ما رو  رسوندند و مختارنامه نگاه کردیم و بعدش خداحافظی کردند و  رفتند.

* دست زهره هم شکسته . دکتر جا انداخته بوده و گچ میگیره. ولی چون خیلی سفت و سخت بسته بوده ورم میکنه و مجبور میشن گچ دستش رو باز کنند. دو سه روزی که دستش بازه بد جوش میخوره ... خلاصه دوباره بیمارستان و بستری و جا انداختن دوباره .... خدا پدر و مادر این همکارمون خ.م رو بیامرزه که تو اون بیمارستان بود و حالی بهمون داد.

* امروز بالاخره موفق شدم دفترچه بیمه برای خود و همسرم بگیرم. چقدر ذوق کرده بودم. دیشب یک شنبه 7 آذر میخواستم بریم نمایشگاه بین المللی کتاب که چون خانمی درس و مشق داشت، برنامه کنسل شد. کلی برنامه ریزی کرده بودیم ولی قسمت نبود. کتابها ما رو نطلبید ...

* دوشنبه 8آذر - امشب باز هم کمی جروبحث داشتیم.خونه پسرخاله ات زنش اینجوری و مامانت اونجوری و ... توقع داره میان خونه ما بلند شوند براش ظرف بشورند یا ظرفهاش رو جمع کنند  و یا ... خلاصه یک کمی قهر و جدایی(آدم خیلی مواقع خسته میشه). آخر همون شب آشتی کرد.(خانمی خیلی حساس و زودرنج تشریف دارند و ما هم بالعکس اون)

* امروز هماهنگ کرده بودیم بریم خرید کاپشن یا کت.جنت و 17شهریور رفتیم.من و خانم و پدرخانم و برادر خانم.کاپشن خوشگل ها اصلا سایزم نبود. باید اور میگرفتم که دوست نداشتم.بالاخره یک کت کاپشن 50 تومنی و شلوار20تومنی خریدم

* شنبه شب، مراسم شب چله ای حمید و خانمش بود.خوش گذشت. چه همه خرج کرده بودند چشم و هم چشمی ها و اسراف هایی که نشده بود.خانمی با اون لباسش خوش درخشیده بود....(حانمی متعقد بود بخاطر حسادت به اون بی احترامی شده بود) سالاد الویه،کوکوسیزی،مرغ کنتاکی،کشک و بادمجون، پیراشکی  دسر و میوه و تنقلات هم که نگو. کیک از قنادی طوسی(که خوشمزه نبود) و گل هم از اون آقاهه مو بلنده درویش و...

* جمعه ظهر خونه خاله مهری دعوت بودیم(طفلک خاله خیلی خیلی ... خلیل خوبه) یک کم زعفران ممتاز کمتر از یک مثقال بود (عمه آورده بود) رو بردیم برای خاله اش

* خاله فاطمه هم یکهویی سفرشون جور شد برن سوریه.(شنبه 20/9/ )یک کاروان جای خالی داشته با تخفیف میبره. خوش به حالشون. خدا قسمت ما هم بکنه

* جمعه 19 مراسم بچه های نوزاد برای علی اصغر بردن حرم. ریحانه رو هم برده بودند. مامانم میگفت: کی باشه من نوه ام رو ببرم.

*  21 آذر 1386 عقد حرم (مصادف با ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه)

خانمی درس و مشق داشت. نتونستیم بریم بیرون. دوست داشتم شام بریم بیرون که قسمت نشد

*  22 آذر 1386 محضر سر چهارراه میلاد

رفتیم خونه پدرخانم. آخه 3 سال پیش بعد از محضر رفتیم خونه شون و حالا هم مثل 3 سال پیش تکرار خاطرات کردیم

* 10 دی 1386 مراسم در تالار امین

* تاسوعا و عاشورای حسینی: مسجد ولیعصر و مکتب الزهراء و مسجد قائم رفتیم ... بابا، حجت و حمید و خانمش ک...گ...

* موندم بعضی ها ماشین ندارند (مثل ما) در آرزوی ماشین دار شدن هستند که اینور و اونور بروند. بعضی ها هم (مثل باجناق ما) ماشین دارند ولی همیشه آویزون پدرخانم ما هستند. حالا ما که ماشین نداریم هم اویزون اونا باشیم ، باجانق هم که ماشین دارند آویزون اونها باشند ..... یکی از ما باید آویزون بشه دو تا که جا نمیشن .....

* شب چله ای هم جایی و کاری نکردیم. طفلک خانم اینقدر درس و مشق داشت. چهارشنبه تحویل موقت کارشون بود. دیشب خودش میگفت: ‌ببخشید که من اینهمه درس و مشق دارم و نمیتونیم بریم بیرون و همش تو خونه زندانی هستی...(اشکال نداره. زندگی همش همین 100سال اول سخته)

دسته ها : خاطرات
شنبه 4 10 1389
X